فصل اول

کارآموزی

مراحل كارآموزی

يه دوره کارآموزی ايده ال سه مرحله دارد :

• مرحله مشاهده عميق يا تاثيرپذيري
• مرحله كسب مهارت يا تمرين و ممارست
• مرحله كسب تجربه

 

مرحله اول : مشاهده عميق یا تاثیرپذیری

دوره کارآموزی اكثر دندانپزشكها معمولا از كلينيك ها شروع مي شود . در مرحله اول کارآموزی يا همون مشاهده عميق ، وارد يك دنياي جديد مي شويم با كلي ناشناخته ؛ اولين كاري كه بايد انجام دهيم اينست كه چشمهايمان را كاملا باز كنيم و ببينيم بقيه چه كاري مي كنند ؟

منظورم از بقيه در اين مرحله ، شامل چهار گروه مي شود : دندانپزشكان ، بيماران ، ساير كاركنان و مدير كلينيك 

-دندانپزشكان : در مورد ساير دندانپزشكان ، هم بايد عملكرد فني آنها را ببينيم و هم مهارتهاي ارتباطي و مديريتي . هم عملكردهاي خوبشان را بايد ببينيم هم عملكردهاي ضعيفشان . حواسمان بايد هم به بيماران راضي باشه هم بيماران شاكي . بايد ببينيم چه مي شود كه يك همكار مي تواند بيمار شاكي را راضي و حتي وفادار كند ولي يك همكار ديگر با كوچكترين انتقادي از طرف بيمار ، كنترل خودش را از دست مي دهد. وقتي بيماري كه حق با اوست ، عصباني و فرياد زنان وارد كلينيك مي شود عملكرد همكارانمان را بايد مقايسه كنيم، همكاري را ببينيم كه مسئوليت كارش را بر عهده ميگيرد و سعي مي كند با جبران خسارت مالي يا معنوي بيمار، رضايت او را جلب كند، همكاري را هم ببينيم كه مي رود در فاز انكار و توجيه و انداختن تقصير به گردن بيمار . عكس العمل بيمار در مقابل هر دو همكار را هم بايد رصد كنيم.

-پرسنل كلينيك : بايد ببينيم پرسنل كلينيك از محل كارشان راضي هستند يا نه ، اگر راضي هستند چرا و اگر ناراضي هستند چرا ؟ اگر پرسنل زود به زود عوض مي شوند دليلش چيست و اگر سالها در اون كلينيك كار مي كنند دليل اصلي وفاداريشان به كلينيك چيست ؟ نقش حقوق درترك كار پرسنل و نقش تبعيض و بي احترامي و بي عدالتي چقدر است ؟

-بيماران : در مورد بيماران بايد ببينيم انتظار اصلي آنها از يك مجموعه درماني چيست و كدام عامل بيشتر از همه اذيتشان مي كند يا بر عكس حالشان را خوب ميكند ؟ بايد نگاه كنيم ببينيم خط قرمز بيماران چيست كه ديگر بيشتر آنها نمي توانند تحمل كنند يا مرز شروع وفاداريشان كجاست كه ديگر به هيچ دليلي از پزشكشان دل نمي كنند.

-مديريت : بايد ببينيم مديريت كلينيك چه برنامه اي براي جذب پزشك و پرسنل دارد ؟ براي جذب بيمار سراغ بيمه مي رود يا سراغ جذب بيمار آزاد و چرا ؟ سختيهاي كار را بپرسيم و اينكه آيا دوباره كلينيك ميزند ؟ رضايت بيمار برايش چقدر مهمه و سود كلينيك چقدر است ؟

با تمركز روي مشاهده عميق ، بعد از يك مدت به جايي ميرسيم كه ميتوانيم عملكرد افراد و اتفاقات محل كار را تجزيه و تحليل كنيم و پشت تصميم ها و رفتار آدما را بخوانيم و در سال هاي بعد ، خيلي از اشتباهات پر هزينه همكارانمان را تكرار نكنيم .

مرحله دوم : کسب مهارت یا تمرین و ممارست

براي رسيدن به مهارت و استادي در هر حرفه يا شغلي ، نياز به حداقل 10 هزار ساعت تمرين و کارآموزی هست. مراحل اوليه يادگيري معمولا كند ، سخت و كسل كننده است مثل ورزش كه چند روز اول بدنمون ميگيرد و هزار تا بهانه داريم براي رها كردن ورزش ولي بايد دوام بياوريم و اين تكرار ملال آور را به جان بخريم ؛ بعد از يك مدت ، تمرين جذابتر و آسانتر مي شود و مهارت هم بيشتر و در واقع يك سيكل مثبت تقويت كننده ايجاد مي شود كه با سرعت بالايي ، ما را به هدف نزديك مي كند . در مقابل سيكل منفي هم داريم كه ما فعاليتي را تمرين و تكرار نمي كنيم پس مهارتي هم به دست نمي آوريم و اين عدم مهارت ، انگيزه ما را براي شروع تمرين كمتر مي كند تا زماني كه ديگر قيد آن كار را مي زنيم . بايد سعي كنيم از مهارتي شروع كنيم كه به راحتي در آن مسلط شويم و پايه و اساسي باشد براي دستيابي به مهارتهاي بالاتر فراگيري همزمان چند مهارت را هم ترجيحا بايد از ذهن خارج كنيم و تمركز كنيم روي اصلي ترين مهارت.

مرحله سوم : کسب تجربه

در اين مرحله بايد سعي كنيم رويكرد فعال تري داشته باشيم به اين صورت كه مسئوليت بيشتري قبول كنيم يا پروژه جديدي را شروع كنيم . حتي اگه عايدي مالي برايمان نداشته باشد ؛ اينكار باعث مي شود وارد گود عمل شويم و به احتمال زياد مورد انتقاد قرار بگيريم ؛ اينجا دقيقا همان جايي است كه ما رشد مي كنيم و بايد يادمان باشد ارزش فراگيري بيشتر از پول است و ارزش دارد جايي كار كنيم كه آموزش بيشتري برايمان به همراه دارد حتي اگر درآمدش كمتر باشد . مبادا زماني را كه بايد صرف مهارت آموزي كنيم به خاطر پول از دستش بدهيم . زماني كه احساس كرديم ديگر چيزي براي فراگيري در محيط فعلي نداريم مرحله كارآموزی ما در آنجا به پايان رسيده؛ يا بايد اعلام استقلال كنيم و مطب بزنيم يا وارد دوره كارآموزی پيشرفته تري در يك كلينيك ديگر بشويم.

 

تجربه کارآموزی خودم :

بلافاصله بعد از اينكه دوره عمومي من تمام شد، تخصص قبول شدم و تجربه كاري و کارآموزی بين اين دو مقطع نداشتم. از ابتداي سال 86 و همزمان با دوره رزيدنتي در دانشگاه شهيد بهشتي، عصرها در كرج شروع به كار كردم ؛ روزهاي زوج در يك درمانگاه عمومي كه يك يونيت داشت به تنهايي كار كردم و روزهاي فرد در يك كلينيك تخصصي دندانپزشكي كه خيلي هم شيك و به روز بود همزمان با چند دندانپزشك عمومي و متخصص ديگر مشغول بودم و در كمتر از يك سال ، هر دو كلينيك را ترك كردم ؛ اولي را به خاطر اينكه تنها بودم و جنبه آموزشي برايم نداشت و دستيارش هم كنترل عفونت و تكريم بيمار انجام نميداد . دومي را هم به خاطر ناعادلانه بودن توزيع بيماران و پرداختي پزشكان ترك كردم . محل كار سوم من ، يه مطب تقريبا 60 متري بود كه به همراه دو دندانپزشك ديگر مشغول كار بودم و خيلي از مطالب كسب و كاري ، مديريتي ، فني و بيمارداري را آنجا ياد گرفتم. از لحاظ سليقه كاري ، دو همكار من در آن مطب ، تقريبا دو سبك كاملا متفاوت را پيش گرفته بودند ؛ اولي تعداد بيمار محدودي داشت ولي براي هر كدام وقت ميذاشت، محتاط بود و تا حدودي وسواسي تو كيفيت درمان و خيلي آروم و آهسته پيش ميرفت . همكار ديگر كلي مريض داشت كه نمي رسيد كارهايشان را انجام بدهد ، خيلي وسواس در كيفيت كارش نداشت ، علاقه زيادي به درمان هاي مدرن داشت و مريض هاي برگشتيش كم نبودند ولي به شدت در آرام كردن بيمار ناراضي مهارت داشت و در اين كار فوق العاده بود . دقت در اين دو سر طيف خيلي چيزها را به من ياد داد . ( منظور من از مشاهده دقيق همينه ) در مورد كسب مهارتهاي فني هم من خيلي آروم و با حوصله پيش رفتم . به مدت دو سال براي همكاري كه سرش شلوغ بود ، فقط درمانهاي اندو را انجام ميدادم و كاملا در اندو دستم راه افتاد . از اواخر سال دوم ، دندانهايي را كه اندو ميكردم ترميم هم مي كردم . كم كم شروع كردم به درمان كودكان و تمام بيماران اطفال اون مطب به من ارجاع شد . از سال سوم تراش روكش را با احتياط خيلي زياد، به صورت تك واحدي و همراه با selection case وسواسي شروع كردم و از اواخر سال سوم شروع كردم به مريض گرفتن براي خودم و كم كم وقتم با مريضهاي خودم پر شد . همزمان با كار در آن مطب دوره ايمپلنت و ارتودنسي را هم در جهاد دانشگاهي گذراندم و بعدها شروع به درمان در اين دو حيطه كردم هر چند خيلي زود پايم را از كفش ارتودنتيست ها در آوردم . دوره ترميم زيبايي را هم ثبت نام كردم ولي چون با روحياتم سازگار نبود ، نيمه كاره رها كردم و ادامه ندادم . منظور من از بيان اين تجربيات اين نيست كه همه بايد اين روش را بروند ، هر كس درمانها را از جايي كه دوست دارد بايد شروع كند و اين توالي كه من طي كردم شايد به درد خيليها نخورد ، بيشتر منظورم اينست كه از درمانهاي ساده تر تمرين را شروع كنيد و همزمان كه در آن درمان ماهرتر شديد روي درمانهاي ديگر تمركز كنيد و يك وقتي را هم باز كنيد براي شركت در دوره هاي آموزشي و خودتان را براي درمانهاي جديدتر ، به روزتر و پيچيده تر آماده كنيد .

در آن مطب ، اوضاع كنترل عفونت خوب نبود و من چون از مبحث كنترل عفونت خوشم ميآمد به صورت داوطلبانه مسئول كنترل عفونت مطب شدم ، كم كم نظارت بر كار دستياران و حتي استخدام آنها را بر عهده گرفتم كه اين تجربيات بعدها در راه اندازي كلينيك خودم خيلي بهم كمك كرد. اين همان جاييست كه ميگويم مسئوليت برعهده بگيريد حتي اگر درآمد برايتان به همراه ندارد . قبل از اينكه كلينك خودم را راه اندازي كنم با يك برنامه قبلي ، در سه كلينيك معروف شهر و هر كدام به مدت 6 ماه مشغول به كار شدم و سعي كردم با روش هاي مديريتي آنها و مزايا و معايب هر كدام آشنا شوم . چند ماه را به تنهايي در مطب يكي از دوستام كه قصد مهاجرت داشت مشغول كار شدم و از سال ششم كلينيك خودم را راه اندازي كردم . اين همان جاييست كه ميگويم اگر مركزي برايتان بارآموزشي ندارد تركش كنيد ؛ يا برويد دوره كارآموزي بهتر يا مستقل شويد و كسب و كارخودتان را راه بيندازيد .

کانال رادیو دندونپزشکی در تلگرام 

پیج رادیو دندونپزشکی در اینستاگرام

نوشته های مرتبط

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *